جدول جو
جدول جو

معنی ام غنسل - جستجوی لغت در جدول جو

ام غنسل(اُمْ مِ ؟)
کفتار. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مِ غُ جُ)
عناق الارض. (المرصع). در اقرب الموارد غنجل بمعنی عناق الارض است. رجوع به عناق الارض شود، داهیه. (اقرب الموارد) (المرصع). سختی. (آنندراج) ، کفتار، عنکبوت. (اقرب الموارد) (المرصع) (آنندراج) (مهذب الاسماء) ، مرگ. (از المرصع) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). موت. (آنندراج). و از آن است: الی حیث القت
رحلها ام قشعم، و گویند ام قشعم کنیۀ شتر ماده ای بود که رمید و بر آتش بزرگی گذر کرد و پالان خود را در آتش انداخت و بتاختن و دویدن خود ادامه داد و آن مثل شد برای کسی که بکار بدی کشیده میشود، چنانکه گویی به آتش میرود. (از اقرب الموارد). دنیا. (المرصع) ، نسر (کرکس). (از المرصع) (از المنجد) ، قریهالنمل. (اقرب الموارد). مأوای موران. فراهم آمدنگاه خاک موران
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ غَ تَ)
کفتار. (از المرصع) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ زَ فَ)
داهیه. (المرصع) (اقرب الموارد). سختی و بلا. (یادداشت مؤلف) ، دنیا. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ شَمْ بَ)
قبله. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْمِ مَ سِ)
نام پشته ایست. (از منتهی الارب) ، حیات، هر پیه پارۀ دراز. (از منتهی الارب) (از متن اللغه) ، سرین قچقار چون کلان گردد. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ عَ ثَ)
کفتار. (از اقرب الموارد) (از المرصع). لغتی است در ام عثیل. (از اقرب الموارد). و رجوع به ام عثیل شود، هامۀ سر، منجنیق. (المرصع) :
کیف تری ضیع ام فروه
تأخذهم بین الصفا و المروه.
و مقصود شاعر از ام فروه منجنیقی است که حجاج در زمان زبیر با آن مکه را سنگباران کرد. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ نُ فَ)
کفتار. (از المرصع). در اقرب الموارد و کتب لغت دیگر نوفل به معنی کفتار نر است
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ)
غیشه (نوعی گیاه).
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم نسل
تصویر هم نسل
دو یا چندتن که از یک نسل باشند (نسبت بهم)
فرهنگ لغت هوشیار